ای خدا

ساخت وبلاگ

ایـن بـی تــفـآوتـیهـآ...



ایــن بـی خــَـبــَـری هــآ...



گــآهی دیــدآر از ســَـر اجـبـآر...



نــَـبـودَن هآ ... نـَـدیــدَن هــآ ....



یــَـعـنـی بــُـرو ...!



گـــآهــی چـِـقــَـدر خِــنـگ مـیـشــویـم ...!

 

 

چگونه دست دلم را بگيرم ودر كنار

دلتنگيهايم قدم بزنم

در اين خيابان

كه پر از چراغ و چشمك ماشينهاست

...نه آقايان:

مسير من با شما يكي نيست

از سرعت خود نكاهيد

من آداب دلبري را نمي دانم

 

 

امـشبـ هـیچـی نـمے خـوآهـم !

نـه آغـوشـتـ رآ

نـه نـوازش عـآشقـآنـه اتـ رآ

نـه بـوسـه هـآے شـیریـنتـ...

فقـطـ بـیـآ

مےخـوآهـم تـآ سحـر بـه چشـمـآن زیبــــایتـ خیـره بـمــآنـم

هـمیـن کـآفـی استـ

بـرآے آرامـش قلبـــ بــی قـرآرم

تـو فقـط بـیــآ . .
.

 

دل اگر بســــــتی ،

محـــــــکم نبند!

مراقب باش گره کور نزنی...!



او میـــــــــــــــــــــــرود!
آنوقت تو میمانی و یک گره کور...!!!

 

چه لطيف است حس آغازي دوباره

و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيبايي آغاز تنفس...

و چه اندازه عجيب است،روز ابتدايي بودن!

و چه اندازه شيرين است امروز...

روز ميلاد...

روز من!

روزي كه من آغاز شدم!

تولدم مبارك...

 

من هیچ نمی خواهم ...

تنها صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد

نگاهت را می خواهم تا روشنی چشم های خسته ام باشد

وجودت را می خواهم تا گرمای قندیل آغوشم باشد

خیالت را می خواهم تا خاطره لحظه های فراموشم باشد

دست هایت را می خواهم تا نوازشگر بی کسی اشک هایم باشد

و تنها خنده هایت را می خواهم تا مرهم کهنه زخم های زندگی ام باشد

آری تنها تو را می خواهم ...

 

یک روز می بوسمت !
یک روز که باران می بارد،
یک روز که چترمان دو نفره شده
یک روز که همه جا حسابی خیس خیس است ،
یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ شده ،
ارامتر از هر چه تصورش کنی ،
...... اهسته می بوسمت....!!!
 

 - کتایون ,سهیلا ر,همراز یکدل,باران بهاری,فرزانه ,فرشته خانوم,غزاله ,آرزو امیدی,سکوت شب,فرزانه ق,شهرزاد مهر ,نازلی بزرگی,فرناز م,نگارین مهتاب,فریاد آرام,

برای لحظه ی شیرین رویاهای زیبایم

درون بستری از مخمل و دیبا

من تو را با تیشه ی عشقم تراشیدم

به شوقی همچو برق دیدگان تو

به مهتاب درون چشمه پاشیدم

شبی در گوشه ای تنها

شبی مهتابی و روشن

که از غمها تهی بودم

تو را با تیشه ی اندیشه ی شعرم تراشیدم

تنت را در میان چشمه ی مهتابها شستم

نشاندم در میان برق صد الماس

بتی عشق آفرین گشتی

گرفتی روشنی تابنده گشتی

شباهنگام هزاران اختر تابنده و روشن

تو را باید ستایش کرد

تو را باید نیایش کرد

ولی ، اما، دریغا...
فقط عاشق 1 نفرم........
ما را در سایت فقط عاشق 1 نفرم..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : هدیه. ashegh1nafar بازدید : 470 تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ساعت: 17:08